۲۷ مرداد ۱۳۸۶

برخورد از نوع سوم

امروز متوجه شدم مصاحبه من با خبرگزاری ایسنا موجب موضع گیری شدید مخابرات قزوین شده است و با کسانیکه نقشی در آن نداشته اند ارتباط برقرار کرده اند. همینجا صریحا اعلام میکنم که آن نظر شخصی من است و چه در قزوین نت کار میکردم یا یک قصابی آن نظر را میدادم. اگر مطلبی قرار است موضع رسمی قزوین نت باشد حتما از سایت اصلی آن منتشر خواهد شد نه این وبلاگ. حتی آن مطلب را با کامپیوتر شخصی منزل تایپ کردم و اصلا ربطی به جایی که قبلا کار میکردم یا کار می‌کنم یا کار خواهم کرد ندارد.

دوم اینکه اصلا اصراری بر درست بودن آن نظر هم ندارم و حالا که در آن مصاحبه ایسنا(از بد شانسی) فقط با من مصاحبه کرده است خود مخابرات یا هرکس دیگر میتواند بیاید به خبرنگار ایسنا با دلایل خودش بگوید که آن نظر غلط است و البته اگر دلایلش قانع کننده باشد من هم می پذیرم.

سوم اینکه از مخابرات قزوین انتظار دارم با روی باز از منتقدان خودش استقبال کند. نیمی از خوانندگان این وبلاگ روزنامه نگاران و نیمی دیگر فعالان فن آوری اطلاعات در قزوین هستند و همه آنها میدانند که از 7 سال پیش تا حالا چقدر دغدغه توسعه فن آوری اطلاعات در قزوین را داشته ام و برای آن تلاش کرده ام. فکر نمی کنم هم کسی تا حالا در زمینه اینترنت به مخابرات قزوین گیر داده باشد چون واقعیت این است که رشته خیلی از چیزها به خود مخابرات وصل است و اگر خوششان نیاید میتوانند به آسانی آن رشته را قطع کنند. برای همین انتقاد از مخابرات خیلی شجاعت میخواهد. بدون شک هم برای من مخابرات مهم است آن را نقد کرده ام و اگرنه مثل خیلی از ارگانها کار به کارشان نداشتم و اگر مخابرات هم قزوین هم بخواهد دیگر کار بکارشان ندارم. یاد نقدی افتادم که پارسال همین موقع ها از سایت استانداری قزوین که مبلغ گزافی برای تهیه سایتشان هزینه کرده بودند کردم و در چند روزنامه چاپ شد و بعدش محمدی مسئول انفورماتیک استانداری با من تماس گرفت و کلی تشکر کرد و بعدش هم خودم داوطلبانه خیلی کارها برایش انجام دادم.

حمید مافی به نقل از یک جامعه شناس می گوید ما وقتی میخواهیم در مورد جامعه مدنی در ایران صحبت کنیم جامعه ای که NGOها و نهادی های منتقد دولت آزادانه فعالیت و گفتگو کنند، انگار داریم در مورد یک مسئله ناممکن صحبت می کنیم. من حرف او را قبول ندارم و هنوز بارقه های امید در ذهنم وجود دارد و امیدوارم این امید از ذهنم پاک نشود.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

درود بر علیرضا
به این حضرات بگو حالا شما زیاد خودشو ناراحت نکن. چیزی نشده که!
اما خوشم اومد چوبی کردی تو لانه ی آرامش خود به خواب زده ی اینا که اون سرش ناپیدا! واقعا که دست خوش. صفا کردیم. البته بهشون حق می دم که حرف حق تو یا هر کس دیگه ای براشون حکم "جام زهر" هلاهل داشته باشه اما باید بخورن :) خیلی ها می دونستن حرفایی که "آغا" زده باد هوا بوده اما اینکه یکی بیاد تو این جامعه ی خفته اینو با صدای بلند اعلام کنه جرات می خواد
امیدهاتو نذار بمیرن رفیق، من هم امیدوارم
برقرار باشی

ناشناس گفت...

سلام علیرضا خوب نظرات مساله ساز نده عزیز دل برادر صد بار بهت گفتم سرت رو بنداز پایین پول رو بچسب اما تو که گوش نکردی و بازهم راه خودت رفتی خوب حالا هم می گی چکار کنم. جامعه مدنی در ایران رو من نگفتم یک مساله ناممکن است عزیز دل برادر اون جامعه شناس گفته بود قربونت برم. بگو اگه رفتی تو کمپوت چی بیارم. بیکارم شدی وقت بذار به من اینترنت یاد بده.

ناشناس گفت...

درود بر علیرضا
درباره ی حمام بلور با بچه های سرویس میراث فرهنگی ایسنا صحبت کن
با پستی به نام "شیخوخیت، رسانه و اصلاح طلبی" به روزم. حتما بخون. می خوام نظرت رو بدونم