۰۸ مهر ۱۳۸۶

بایکوت رسانه ها در قزوین

انجام کار رسانه ای در قزوین خیلی سخت است. این را همه روزنامه نگاران قزوینی قبول دارند. به سختی می‌توان یک مطلب انتقاد آمیز نوشت که به کسی برنخورد. یا باید تعریف و تمجید هایت چندین برابر انتقاد هایت باشد یا اینکه بدون توجه به طبعاتش، فقط به چگونگی تحملش فکر کرد.

نهادهای دولتی و غیر دولتی قزوین از رسانه ها انتظار دارند رسانه همانند بولتن داخلی آنها عمل کند. یعنی دائم از دستاوردها و عملکردهای مثبت آنها گفته شود و اگر ضعفی در آنجا هست انتشار عمومی‌نیابد و سربسته به خود آنها گفته شود. این تفکر غالب در اکثر جاها و حتی شخصیت های قزوین است. اگر غیر از این باشد رسانه متهم به عبارت کلیشه‌ای تشویش اذهان عمومی‌و یا تخریب شخصیت است. در این صورت اگر انتقاد آن رسانه درست باشد و انتقاد شونده نتواند از آن رسانه شکایت کند رسانه را به جرم انتشار آن نقد به راحتی بایکوت می‌کند.

یعنی همه برکاتی که از منتقد شونده به رسانه می‌رسید مثل آگهی ها قطع می‌شود. اکثر رسانه‌های امروز هم که بدلیل ساختار خصوصی آنها فقط با آگهی زنده اند نمی‌توانند چنین ریسکی را متحمل شوند و خیلی محتاطانه عمل می‌کنند و در نتیجه ناگزیر به بولتن خبری شباهت پیدا می‌کنند. نمونه هایی از این محتاطانه عمل کردن را در روزنامه ولایت قزوین می‌توانید ببینید. آنها هیچگونه انتقاد صریح و شفافی را انجام نمی‌دهند مگر آنکه در کنارش چندین برابر هوای منتقد شونده را داشته باشند. هفته نامه حدیث قزوین نیز که نمی‌خواهد تن به بولتن شدن دهد دائما مورد بایکوت قرار می‌گیرد و به سختی و بیشتر با حمایت و آگهی های شرکت های خصوصی به حیات خود ادامه می‌دهد.

دسته ای از رسانه ها هم که تقریبا وابسته به دولت هستند و نیاز به تامین بودجه خود از طریق آگهی ندارند نیز به شیوه دیگری تحت تاثیر شدید بایکوت هستند. آنها نمی‌توانند هیچ انتقاد صریحی از ارگانی که وابسته به آن هستند را داشته باشند. این وابستگی می‌تواند تا چندین مرحله هم ادامه داشته باشد. یعنی ممکن است ارگانی که بودجه رسانه را تامین کند خود با چند ارگان دیگر مناسباتی داشته باشد و جلوی انتقادات رسانه از چند ارگان به طور همزمان گرفته شود. نمونه واضح و محسوسی از این جریان را در خبرگزاری ایرنا و به طور نامحسوس و کمتر در خبرگزاری ایسنا و شبکه خبری کاسپین دیده می‌شود.

منتقد شوندگان علاوه بر بایکوت آگهی، رسانه های دولتی و غیر دولتی را بایکوت خبری هم می‌کنند. یعنی به رسانه اجازه نمی‌دهند در هیچ کدام از گفتگوی های خبری آنها حضور پیدا کند و اگر رسانه درخواستی برای تهیه گزارش یا مصاحبه با مسئولی از آن نهاد که قبلا از طرف او مورد انتقاد قرار گرفته است را داشته باشند این درخواست به سادگی به خاطر سابقه قبلی رسانه در قبال آن نهاد رد می‌شود.

کسانیکه تحت انتقاد قرار می‌گیرند نمی‌دانند که انتقاد به نفع آنهاست و قدرت پیشرفت و پاسخگویی آنها را بالا می‌برد. اگر رسانه بخواهد انتقاد را سرپوشیده بگوید اولا دیگر نمی‌شود اسم آن را رسانه گذاشت و دوما با فرض اینکه رسانه کار نقد را انجام ندهد نقد افکار عمومی‌را که دیگر نمی‌شود کنار گذاشت. در هر محفلی خود مردم بزرگترین منتقد دولت هستند و منتقد شونده به هر حال باید پاسخگوی آنها باشد و پاسخگویی در سطح گسترده هم که جز از طریق یک رسانه امکان پذیر نیست.

بایکوت رسانه ها در قزوین آنقدر وسیع شده است که وبلاگها را هم دربرگرفته است. آنها آزاد نیستند راحت صدای خود را به گوش دیگران برسانند واگرنه از بسیاری حقوق خود که تعدادی از آنها از طریق منتقد شونده تامین می‌شد محروم می‌گردند. فشارهای وارده بر آنها باعث می‌شود تا گاها مطالب گذشته خود را ویرایش، حذف یا حتی اقدام به حذف کلی وبلاگ نمایند. هر سه این موارد تا کنون در وبلاگهای قزوین دیده شده است. در صورتی هم که وبلاگ نویس بخواهد آزادانه فعالیت کند اما برای دور ماندن از حجوم فشارها هویت خود را آشکار نسازد وبلاگش به راحتی فیلتر می‌شود.

وجود چنین جو اختناق آمیزی در رسانه های قزوین به نفع هیچکس نخواهد بود. شاید بزرگترین تاثیر "کوتاهی سقف قزوین" همین بایکوت رسانه ها باشد. با آنکه نمی‌شود در سراسر دنیا رسانه آزاد پیدا کرد و هر رسانه مدافع منافع خاص خود است اما بایکوت رسانه ها همین بی طرفی و آزادی‌بیان محدود را هم از آنها خواهد گرفت و رسانه به ناچار مجبور به طرفداری از افراد یا نهادهای خاص بیشتری برای دور ماندن از خطر بایکوت آنها خواهد شد.

برای دورماندن از این موضوع دو راهکار عملی وجود دارد. یا باید با فرهنگ سازی سقف کوتاه قزوین را اندکی بالاتر برد که خیلی سخت و دست یافتن به آن زمان بر است یا با تدوین قوانین لازم برای منتقد شوندگان از اتفاق چنین موضوعی جلوگیری کرد. یعنی منتقد شوندگان نتوانند هیچ رسانه ای را بایکوت آگهی یا خبر نمایند و در صورت انجام این موضوع با آنها برخورد شود. هرچند که تدوین چنین قانونی در سطح کشور بعید به نظر می‌رسد اما خانه مطبوعات قزوین می‌تواند یک گام اساسی برای تدوین چنین قانونی در سطح محلی بردارد و به شیوه های مختلف با استفاده از قدرت خود از بایکوت رسانه ها جلوگیری کند. یکی از این شیوه ها می‌تواند این باشد که در صورت انجام چنین کاری دیگر هیچ رسانه محلی دیگری از آن نهاد یا شخصیت آگهی یا خبر قبول نکند و به این ترتیب خود رسانه ها به طور هماهنگ آن منتقد شونده را بایکوت نمایند. این تنها راه برای جلوگیری از بایکوت رسانه ها است که وابستگی به دولت یا جاهای دیگر ندارد و از قدرت یکپارچه خود رسانه ها با محوریت خانه مطبوعات استفاده می‌شود.

انجام چنین روشی ممکن است در ابتدا و در مدتی کوتاه طبعاتی برای رسانه ها و قزوین ایجاد کند اما پس از گذشت این مدت با ترس و عادتی که در منتقد شوندگان بوجود می‌آید دیگر از وجود بایکوت رسانه ای خبری نخواهد بود و بر روی بالا بردن سقف کوتاه قزوین، افزایش انتقاد پذیری و ظرفیت‌ها نیز تاثیر فراوانی ایجاد خواهد کرد.

۰۳ مهر ۱۳۸۶

خیلی تاسف آور است که آن همه صحبتهای مثبت احمدی نژاد در سفرش به آمریکا و سازمان ملل دیده نمی‌شود و خیلی ها دارند فقط یکی دو گاف او (مثل عدم وجود همجنگسرایی در ایران یا آزادی ماهواره در ایران) را می‌بینند. جالب است که الان بدبینی نسبت به او در ایرانیان بیشتر است تا خود آمریکائیها.

این روزها یکی از روزهایی است که با دقت در خواندن یا با گفتگو با افراد مختلف می‌توانید افرادی که به اصلاح وطن‌دوست هستند اما بدون آنکه خود متوجه باشند حافظ منافع آمریکا در ایران هستند و فقط به فاعل (نه فعل) طرف کار دارند و هر عمل مثبت احمدی نژاد و ایران را بازهم منفی می‌بییند یا توانایی پذیرش و بیان آن را ندارند را می‌توانید پیدا کنید و ببینید.

۲۷ شهریور ۱۳۸۶

انتخاب اعضای شورای مرکزی خانه مطبوعات قزوین

جلسه مجمع عمومی انتخابات شورای مرکزی خانه مطبوعات قزوین با استقبال گرم روزنامه نگاران امروز عصر برگزار شد. در مجموع جلسه و انتخابات خوبی برگزار شد و حاشیه زیادی هم نداشت. پس از رای گیری و انتخابات اعضای زیر به عنوان اعضای اصلی شورای مرکزی خانه مطبوعات قزوین انتخاب شدند.

سرپرست یا خبرنگار روزنامه سراسری:
حسن رجبی
علی علیمحمدی
رسانه های مجازی:
جلال کاظم پور (از باشگاه خبرنگاران جوان)
مدیر مسئول:
سید عبدالعظیم موسوی (از ولایت)
سردبیر نشریه محلی:
محمد درافشانی (از تابان)
روزنامه نگاران محلی:
حسین طاهری قزوینی (از ایسنا)
امیر یخچالیان (از تابان)
امیر علی رضایی (از تاک)
بازرسان:
حسن حسن زاده (از ایسنا)
امیر رجبی (از مینودر)

ظاهرا قزوین آخرین شهری است که خانه مطبوعات آن تشکیل می شود و با اینکه این شورا باید از سیاست دور بماند اما اکثریت آنها را اصلاح طلبان و تمام اعضای آن را هم آقایان تشکیل می‌دهند. همانطور هم که پیش بینی می شد در بخش رسانه های مجازی جلال کاظم پور رای آورد. نکته جالب در بخش سردبیر نشریه محلی بود که 2 نفر کاندید شده بودند. یک نفرشان که رای آورد و نفر دوم (عیسی صفری) هم به عنوان عضو علی البدل انتخاب شد. به این می گویند کاندیداتوری بدون سوخت! حالا تا 2 سال باید با این افراد سپری کنیم و امیدوارم بتوانند برای رسانه ها مفید باشند.

۲۶ شهریور ۱۳۸۶

ائتلاف زدگی

از نامزدی در شورای مرکزی خانه مطبوعات قزوین بخش رسانه های مجازی انصراف دادم. خیالتان راحت! دیگر هیچ رقیب جدی ای در این بخش وجود ندارد و حالا یک چهره سیاسی برایش انتخاب می‌شود. علت انصرافم این بود که اگر می ماندم جلال کاظم پور می خواست به نفع من از نامزدی‌اش انصراف دهد درحالیکه من می‌خواستم هم او نامزد باشد و هم من و کسی به نفع کسی کنار نرود. البته من کاری ندارم که با ماندن من آیا او واقعا انصراف می داد یا نه اما طرح قضیه انصرافش در صورت ماندن من آنقدر سنگین بود که نمی توانستم براحتی از کنارش بگذرم.

از همین حالا می گویم که انتخابات شورای مرکزی خانه مطبوعات قزوین کاملا غیر دموکراتیک و سیاسی است. علتش تشکیل ائتلاف های مختلف و از همه بدتر پیمان های بین سران ائتلاف ها و رسانه ها است که همدیگر را مجبور کرده اند نیروهایشان به یکدیگر رای دهند! این یعنی اینکه نیروهای رسانه ها آزاد نیستند بر اساس تحقیق و اندیشه خود فرد شایسته را انتخاب کنند و به هرچه اربابشان می گوید باید گوش دهند. این نبود دموکراسی در سطح کاندایدها ها هم وجود دارد چراکه نامزدها هم دائما سعی کرده اند همدیگر را در رودرواسی دوستی بیندازند و رقیبانشان را وادار به انصراف کنند با این دلیل که رای ها شکسته می شود. حتی تهدید هم کرده اند که اگر مثلا فلان دوستشان انصراف ندهد خودشان انصراف می دهند. اینکار امکان رقابت بین همه کاندیداها و عقاید را می‌گیرد و اگر دموکراسی در سطح اول یعنی امکان رای آزادانه نیروهایشان را فراهم کنند اصلا فرضیه شکستن رای وجود ندارد.

۲۲ شهریور ۱۳۸۶

یک تغییری در قسمت لینک های دوستان و آشنایان کنار این وبلاگ دادم و آن اینکه هر وبلاگی که بروز می شود می آید بالای لیست. یعنی از بالای لیست هر چه به انتهای لیست نزدیک می شویم به وبلاگهایی می رسیم که زمان بروز رسانی آنها قدیمی تر است.

وبلاگهایی هم که در 48 ساعت گذشته به روز شده باشند داخل گیومه نشان داده می شوند.

اینطوری راحت می شود وبلاگهای بروز شده را پیدا کرد.

۲۱ شهریور ۱۳۸۶

رحیم سرکار - سردبیر هفته نامه حدیث قزوین

۱۶ شهریور ۱۳۸۶

چه کسی بر NIC نظارت می‌کند؟

چند روزی است که مرکز پژوهشکده دانشهای بنیادی ایران (NIC) که تنها مرکز انحصاری ثبت دامنه های .ir در جهان است سیستم جدید ثبت دامنه‌های خود را راه انداخته و به همه کاربران پیشنهاد داده که در سیستم جدید یک حساب تازه باز کنند و از این به بعد کارهای مربوط به دامنه های خود را با این سیستم انجام دهند. پیشنهادی که در واقع یک نوع اجبار است. چرا که تمام امکانات عملیات بر روی دامنه ها از سیستم قبلی حذف شده و باز کردن حساب جدید در سیستم جدید اجتناب ناپذیر است. بعد که حساب جدید باز شد می‌بایست دامنه های خود را خودتان از سیستم قبلی به سیستم جدید انتقال دهید تا بتوانید از این به بعد با آن کار کنید.

این یک نمونه از هنرهایی است که بیشتر از یک ایرانی بر می‌آید. فرض کنید که یاهو هنگام راه اندازی سیستم جدید ایمیل خود اینکار را می‌کرد. یعنی از همه می‌خواست که برای داشتن ایمیل دوباره ثبت‌نام کنند و ایمیلهایشان را خودشان از سیستم قبلی به سیستم جدید انتقال بدهند آن وقت چقدر موجب تمسخر جهان قرار می‌گرفت؟ در واقع NIC هم می‌بایست مثل یاهو هنگام راه اندازی سیستم جدید امکان استفاده از هر دو سیستم با اطلاعات یکسان را فراهم می‌کرد و بعد که سیستم جدید کاملا آزمایش شد و کاربران به آن عادت کردند آن وقت سیستم قبلی را حذف نماید. اما این کار NIC نشان می‌دهد که یا این موضوع را نادیده گرفته اند یا هیچ آینده نگری در سیستم قبلی آنها وجود نداشته است که مجبور شده اند به کاربران بگویند دوباره ثبت نام کنند و همه چیز را از اول انجام دهند.

حالا این اول ماجرا است است. پس از راه اندازی سیستم جدید انتظار این است که از آن قبلی خیلی بهتر شده باشد و یک سیستم جامع و عالی در اختیار کاربر گذاشته شود هم از نوع معماری، گرافیک و امکانات و طراحی اینترفیس. اما بازهم در مورد هیچ کدام چنگی به دل نمی‌زند. سیستم جدید بازهم با یک گرافیک زشت، امکانات کم و اینترفیس بد و پیچیده آمده است. حتی قضیه چند زبانگی هم هنوز در آن لحاظ نشده است و فقط با زبان انگلیسی در دسترس است آن هم برای ثبت و کنترل دامنه‌های فارسی!

هنوز هم دامنه ها بشکل کاملا غیر عادی با سایر دامنه های جهان، بصورت یک یا پنج سال ثبت می‌شوند. یعنی اگر کسی بخواهد دامنه 4 ساله ثبت کند باید 4 بار آن را تمدید کند و کلی موارد دیگر که در سیستم جدید وجود ندارد یا بد طراحی شده است.

باید به NIC تبریک گفت که بعد از این همه سال تازه به اینجا رسیده است و توانسته است یکی از هنرهای بدیع ایرانی را به جهانیان بشناساند. هنری که بر آن نظارتی نیست یا اگر هست آن هم به سبک و سیاق خودش است. در واقع با وجود ارائه این شاهکارهای هنریست که ما هم می‌توانیم از مرزهای دانش بگذریم و خیلی وقتها حرف آخر را در جهان بزنیم.

۱۱ شهریور ۱۳۸۶

خط طلایی

بالاخره پس از 2 روز سر کار بودن بر سر یک مشکل احماقانه اینترنت اکسپلورر موفق به کشف و حلش شدم!

داستان از این قرار بود که می خواستم صفحه ای از یکی از سایتها را در سایت دیگری بوسیله فریم HTML نمایش بدهم. تا اینجا همه چی عادی بود و سایت مقصد بصورت یک فرم در سایت مبدا نشان داده می شد. در سایت مقصد از session استفاده کرده بودم که عین گربه هم کار می کرد و مشکلی نداشت. حالا وقتی سایت مقصد از داخل فریم در سایت مبدا باز می شد session آن از کار می افتاد! خیلی عجیب بود. چون فریم مثل یک مرورگر جدا عمل می کند و جالبتر اینکه این مشکل در Firefox وجود نداشت!

خلاصه سرتان درد نیاورم پس از 2 روز تحقیق و دردسر فهمیدم اینترنت اکسپلور به خاطر مسائل امنیتی جلوی انتقال sessionها را در حالتیکه صفحه وب از داخل فریم باز شود و مقصد هم سایت دیگری باشد، می گیرد!! برای حل مشکل باید به صفحه وب مقصد یک header اضافه شود که اینترنت اکسپلورر این موضوع به شدت امنیتی را نادیده بگیرد و با فریم هم مثل یک صفحه عادی برخورد کند.

برای حل این مشکل در زبانهای برنامه نویسی مختلف کافی است این خط طلایی عجیب به آغاز برنامه اضافه شود:


PHP: header('P3P: CP="CAO PSA OUR"');
ASP.Net: Response.AppendHeader("P3P", "CP=\"CAO PSA OUR\"")
ASP Calssic: Response.AddHeader "P3P","CP=""CAO PSA OUR"""