۰۲ فروردین ۱۳۸۶

نوروز با یار خوش است

نوروز با یار خوش است. نوروز بی یار بد است. نوروز که تنهایی نمی شود. نوروز تو کجایی. من دلم گرفته. کاش بشود صدایت رابشنوم که عید راتبریک می گویی. حالم خوب نیست. چادرت را سر کن و یک سر بیا ببینمت که مثل عید زیبا شدی ...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام.به به .آقای دکتر ما پاش سریده و عاشق شده.دنبال نوروز میگرده.من نوروزیانم.چادرم ندارم.اما اون خوراکت هم درش سفته باز نمیشه.بیا تو وبلاگ خودم حالشو ببر.شاد باشی.

ناشناس گفت...

سلام به دكتر عزيز
مي بينم كه شما هم تو شهر تشريف دارين و دلتنگ شنيدن يه صداي عيدت مبارك نوروز خانوم هستين ... اما تا اونجا كه من يادمه اسمش عمو نوروز بود و اوني كه چادر گل گلي داره بهار خانومه! خداييش شهر خيلي كسالت آور شده يا شايدم من اشتباه مي كنم و سخت ميگيرم... به هر حال ممنون از دلداريتون اين لينكدونيتون هم حرف نداره البته اگه براش حرف در نيارن!
راستي نشانه هاي ياس وبلاگي رو توي وبلاگ شما هم كمي ميشه ديد! مواظب خودتون باشين

ناشناس گفت...

صبوری ,زردی و دلسردی پاییز را با من تحمل کن.اگر فصل بهار دیگری باشد,تو را در دستهایم سبز خواهم کرد.تو را با اشکهایم آب خواهم داد تورادر 7سین آرزوهایم جاوید خواهم کرد