انگار نه انگار که نشریه ای به محاق رفته است. مدعیان آزادی بیان و دمکراسی ساکت نشسته اند یا فقط خاطراتشان را از مینودر مینویسند! فکر نمیکنم علتش این باشد که به این چیزها عادت کرده باشیم. علتش این است که بی اهمیت شده ایم. زورمان میآید ماتحتمان را تکان بدهیم برویم با چهار نفر صحبت کنیم و برای آزادی اش تلاش بکنیم. حتی نمیگویم زحمت بکشیم و امضا هم جمع کنیم. لااقل گوشی تلفن را هم بر نمیداریم به چهار نفر از دولتی ها که میشناسیمشان و با آنها همین رابطه ظاهرانه را هم که داریم زنگ بزنیم و اعتراض کنیم. اصلا زنگ بزنیم که چه بشود؟ بله! ما در حرف خوب بلدیم شعار بدهیم. جامعه آزاد میخواهیم. دموکراسی میخواهیم. اما وقتی پای عمل میرسد حتی یک اعتراض کوچک هم نمیکنیم.
وقاحت از سر و روی ما بالا میرود و خودمان خبر نداریم. نمیخواهد به فکر اصلاح کسی باشیم. خودمان، خودمان را اصلاح کنیم کلی از مسائل حل میشود. جو خودمان خیلی کثیف تر از آن است که فکرش را میکنیم. همین مایی که نشسته ایم و خفه شدن دوست سابقمان را با خونسردی نگاه میکنیم.
پی نوشت: الان دیدم حمید مافی هم از این جریان نالیده است. از او ممنونم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
اگر بنده رفيق بازي نبوديدي ناليدن خيلي هاي ديگر را مي ديديد.محض اطلاع بايد بگويم همين آقاي ماف يدر پست هاي قبلي اش نشرياتي مثل مينودر را نشرياتي مي دانست كه دنبال قدرت اند و ناله هاي الانش برايم جالب است.شما هم كمي مساوات را رعايت كنسد بد نيست
آقای خدابخش عزیز!
گاهی در ورای آنچه که شما سکوتش می پندارید غوغایی است. کاش می شد هرآنچه را که تاکنون برای رفع توقیف مینودر انجام شده بازگفت... چند روز صبر کنید نتیجه اقدامات نهان آشکار خواهد شد. همانهایی که می اندیشید سکوت پیشه کرده اند . یاتنها خاطراتشان را از مینودر مینگارند کار خودشان را خواهند کرد...
انتظار من نه به عنوان یک روزنامه نگار و نه به عنوان یکی از کوچکت ترین از اهالی مطبوعات قزوین از شما تنها یک چیز است رعایت انصاف و اخلاق... که همه ما از جمله بنده حقیر سخت بدان نیازمندیم.
اگر بر کسی و کسانی و یا جریانی شوریدید لطف کنید از مرز انصاف و مساوات و ادب عبور نکنید.
عزت زیاد. محمد حسن خیارجی
ارسال یک نظر