۰۶ مرداد ۱۳۸۶

آرزو و اعتراف در دقیقه نود

چندی پیش وبلاگ این خانه سیاه است من را دعوت کرده بود به بازی یلدا و چندی بعدترش وبلاگ نیمه غایب دعوت کرده بود به نوشتن از آرزوها. آن موقع اصلا در حس و حال نوشتن این چیزها نبودم اما حالا این حال معنوی بوجود آمده است و شاید به عنوان آخرین نفر به این بازی خاتمه می‌دهم!

اعترافات
1- در 7 سالگی با چوب هایی که در بالای پشتبام بود خانه را آتش زدم. بعد به همه گفتم که اتصال خطوط برق موجب آتش سوزی شده است. اما مدتی بعد به خاطر یک جایزه بی ارزش فریب خوردم و قضیه را به برخی نزدیکان لو دادم. با این وجود هنوز که هنوز است خیلی ها فکر می‌کنند علت آتش سوزی سیم های برق بود.

2- سال پیش در یک اقدام انتحاری 40 سایت ار چند سرور مختلف را هک کردم. اتفاقا یکی هم سایت انصارحزب الله بود. اما بعدش توبه کردم که دیگر دست به چنین کاری نزنم.

3- حدود 4 سال از سال 1381 از یک بیماری ناشناس رنج می‌بردم! فقط یکی دو نفر از آن اطلاع داشتند! به دکترهای فراوانی مراجعه کردم اما هیچیک تشخیص ندادند. البته در اینترنت خوانده بودم که یک بیماری ناشناخته است و درمانی برایش پیدا نشده است! اما 8 ماه پیش بطرز عجیبی خوب شدم. اتفاقا این زمانی انجام شد که توبه اعتراف قبل را کردم!

4- آن زمانها که تازه این جانور لعنتی (کامپیوتر) آمده بود یکبار که یک مشکل سخت افزاری پیش آمده بود درب کیس را بازکردم تا مشکل را پیدا کنم. بعد که درب کیس را بستم متوجه شدم دیگر اصلا بالا نمی‌آید و اتفاقا آچار هم گم شده است! بقیه اش را خودتان حدس بزنید!

5- حدود 8 سال پیش که در روزنامه مینودر بودم یک آگهی به مناسبت فوت پدر یکی از دبیرها که دل پری از ما داشت به روزنامه دادم. بعد آگهی را به دبیر نشان دادم و حسابی جو را مثبت کردم که نمره بدهد. او هم خوشش آمده بود نمره ها را وارد کرد و از کلاس خارج شد و وارد راهرو شد. بعد سنگی که جلوی درب کلاس بود را با کمک بچه ها محکم روی زمین هل دادم تا به پایش بخورد! خیلی عصبانی به کلاس برگشت و گفت: حیوانها فکر کردم آدم شدند!

آرزوها
من آرزوهای فراوانی دارم اما برای خالی نبودن عریضه و دور ماندن از کلیشه فقط 5 تا از آنها را می‌گویم!

1- بیشترین علاقه ام در تمام سایتهایی که طراحی کرده ام به سایت قزوین نت است. آنقدر که حتی مکه هم که رفته بودم آپدیتش کردم! آرزو دارم زمانی هیچ کاری نداشته باشم و تمام وقتم را روی آن بگذرانم!

2- با این وضع گرانی مسکن و اجاره یکی از آرزوهایم مهمم این است که روزی بتوانم "خانه ای از آن خود" داشته باشم و تمام دلالان بی رحم مسکن نابود شوند و هیچکس اجاره خانه نپردازد.

3- داشتن اینترنت پرسرعت در ایران یکی دیگر آرزوها است. این ADSL هم با وجود آنکه سرعتش نسبت به Dialup خیلی بهتر است اما بازهم چنگی به دل نزد.

4- دوست دارم یکی از باشکوه ترین عروسی های دنیا را بگیرم که چند شب هم ادامه داشته باشد!

5- و در آخر اینکه آرزو دارم روزی در بخشهایی از آی تی یکی از خبرگزاری های بزرگ دنیا کار کنم.

۳ نظر:

Unknown گفت...

bahal bood :D

ناشناس گفت...

salam
omidvaram roozi be hameye arezoohaei ke dari beresi va zendegit bar vefghe moradet bashe.

IElectronic گفت...

ای شیتون خونه آتیش میزنی در میری :D

امیدوارم به همه آرزوهات برسی در مورد در مورد آرزوی 3 و 4 دعا میکنم :D
در مورد آرزوی 2 هم برات دعا میکنم به شرطی که توم برای من دعا کنی!