۲۲ تیر ۱۳۸۶

دفاع از حسین درخشان

این روزها حسین درخشان شدیدا مورد حجوم حمله های دوستان و دشمنانش قرار گرفته است. حسین درخشان کسی است که کل وبلاگهایی که من و شما داریم یا آنها را می‌خوانیم مدیون اوست. آن موقع که هنوز کسی فرق موس و کیبورد را تشخیص نمی‌داد او نخستین وبلاگ فارسی را ساخت و بعد با ساختن یک راهنما همگان را تشویق کرد که وبلاگ نویسی را آغاز کنند. سپس هر وبلاگ تازه ای که ساخته می‌شد معرفی می‌کرد و اینگونه شد که موج قوی وبلاگ نویسی راه افتاد و ایران در مقام چهارم وبلاگهای دنیا قرار گرفت.

اما اکنون حسین درخشان متهم است که چرا تغییر اندیشه داده است، چرا تهمت می‌زند، چرا مدافع جمهوری اسلامی‌شده است. من نمی‌دانم این اتهامات بی مبنا چگونه در برخی مغزها شکل گرفته است. اتهاماتی که به گفته خودش تا حالا هم کسی نتوانسته آن ها را اثبات کند. اتهام زدن بسیار ساده است. ابراهیم نبوی بعد از اینکه هزاران بار عهدش را نسبت به او شکسته است او را خیلی راحت به آدم فروشی متهم می‌کند در حالیکه حتی یک مثال واضح هم برای اثبات ادعاهایش هم نتوانسته است بیاورد. بالاترین در اوج بی رحمی‌ حتی اگر یک لینک از او که بگوید ماست سفید است به او داده شود آنقدر امتیاز منفی می‌گیرد تا حذف شود. آسیه امینی از سر عصبانیت و با بی ادبی تمام بارها او را مریض خوانده است و حتی یک مدرک برای اتهاماتی که به او می‌زند هم ندارد. او می‌گوید به تاکستان رفته است و جزئیات سنگسار را بررسی کرده است. اما همه اینها را پس از مرگ سهراب کرده است. وقتی که دیگر همه قضیه سنگسار را فهمیده اند و سخنگوی دولت هم به آن اعتراف کرده است. شاید فکر می‌کند با رفتنش در این زمان توانسته چیزی را عوض کند؟! حتی وبلاگ خورشید خانوم که از این یکی دیگر انتظار نداشتم همراه جو موجود شده است و به او حمله کرده است. من می‌توانم ثابت کنم 90% این اتهامات بی‌پایه است.

از سوی دیگر حسین درخشان حق دارد تغییر اندیشه بدهد. همه ما این حق را داریم. اگر فکر می‌کرده قبلا اشتباه فکر می‌کرده حالا می‌تواند عقیده اش را اصلاح کند که اصلا به نظر من الان این تغییر فکرها در جهت اصلاح گذشته هم نیست. تعییر اندیشه او حاصل تغییر جامعه است.

اما چیزی که از همه بیشتر نارحت کننده تراست دوستان گذشته اویند که در زمان شکل گیری وبلاگهای فارسی با او همراه شدند و حالا ساکت نشسته اند.

با همه اینها حسین درخشان هنوز تسلیم نشده و یک تنه می‌جنگد. من شجاعانه او را، به خاطر فکرهایش و کارهایش تحسین می‌کنم و امیدوارم افرادی که در جو موجود می‌افتند و از روی غرض ورزی یا ندانسته علیه او می‌نویسند بیدار شوند و به قول احمدی نژاد ادبیاتشان را عوض کنند.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام عایرضا خان
ممنون که به وبلاگ بنده حقیر سر زدی. امیدوارم که در هر کجا که هستید در پناه حق پیروز و سر بلند باشید.

ناشناس گفت...

درود بر علیرضا
آقا هنوزم که مشکل داره راست چین نمی شه.
شادی صدر پریروز چوبیندر بود؛ وکالت مکرمه را بر عهده گرفت!

ناشناس گفت...

درود بر علیرضا
آقا هنوزم که مشکل داره راست چین نمی شه.
شادی صدر پریروز چوبیندر بود؛ وکالت مکرمه را بر عهده گرفت!